Excerpt from a heartline from Khánh Vinh in Âu Lạc (Vietnam): استاد نامتناهی عزیز و سخاوتمند و تیم سوپریم مستر تلویزیون، در ماه می۲۰۱۴، من در یک کشور سرد زندگی میکردم. فرصتی پیش آمد تا تعالیم شما را در صفحه فیس بوک یکی از دوستان آولاکی (ویتنامی) بخوانم و به طرز معجزه آسایی بلافاصله وگان شدم. حتی در آن زمان، غذای من صرفاً یک کاسه برنج سفید، گیاه قاصدک، سبزی درمنه چینی و مقداری بادام زمینی بوداده برای طعم بهتر بود. آن غذاهای ساده به من سلامتی میبخشید تا استاد هنر رزمی "لام سون دونگ" باشم. من دانش آموزان جوان را راهنمایی کردم تا هنر رزمی "لام سون دونگ" (یک هنر رزمی سنتی آولاکی (ویتنامی)) را تمرین کنند. من یک اجرای "تیک نوآن تی" را (با استفاده از شکمم برای خم کردن یک میلۀ فولادی) انجام دادم - یک اجرای هنرهای رزمی که توسط سفارت ویتنام سازماندهی شده بود. تمام پولی که از برنامه دریافت کردم برای حمایت از سیل زدگان و کودکان محروم آولاک (ویتنام) ارسال شد! شاگرد شما "کان وین" از آولاک (ویتنام)
پس ببینید، اگر همه ما معتقد باشیم که برای خوب زندگی کردن، باید چیزهای زیادی بخوریم، این طرزفکر درستی نیست. ممکن است برای برخی افراد درست باشد؛ شاید کارمای آنها باشد یا چیز دیگری. اما انسان واقعاً با غذا زندگی نمی کند. حضرت عیسی گفت که انسان تنها با نان زندگی نمیکند.ما به قدرت جسمانی نیاز داریم، اما بر قدرت معنوی از سوی خدا، از بهشت و از پرورش خودمان تکیه میکنیم تا نیروی معنوی درون مان را تقویت کنیم. خدا در درون شما ساکن است. ذات بودایی در درون شماست! همه ادیان این را به شما می گویند، اما ما آن اصل را فراموش کردیم، آن تنها قدرتی که باید به آن تکیه کنیم را فراموش کردیم. به همین دلیل است که ما در فلاکت هستیم.ما در فقر، محرومیت و کمبود بسیاری چیزها زندگی میکنیم – بهویژه قدرت معنوی. آن می تواند زندگی شما را تغییر دهد. آن می تواند زندگی شما را شادتر کند و شفافیت ذهن، کارآیی در کار و هر کاری که انجام می دهید را به ارمغان بیاورد. چون شما در درونتان قدرت معنوی دارید. شما از طریق قدرت مدیتیشن کوان یین آن نیروی الهی را در درونتان بیدار میکنید که به شما اعطا شده، تنها توسط نیروی خدا، از طریق خود خدا، از طریق استاد که قدرتمند است و میتواند این نیروی خدا را در خود جای دهد و به شما منتقل کند، به هر کس مقداری منتقل کند، تا زمانی که قدرت الهی درون خودتان را پرورش دهید. نه اینکه پرورش دهید، منظورم اینست که آنرا هر روز در مدیتیشن کمکم بازپس میگیرید.در کل تاریخ بشریت ما شنیدهایم که غالباً در هر دوره، فقط یک بودا وجود داشته، برای مثال در یک دوره از زمان ما، یک حضرت عیسی مسیح، یا یک گورو نانک، یک حضرت محمد (ص)، یک بهاءالله، یک حضرت مهاویرا وجود داشته است. یا یک استاد بنام فلان و بهمان. چرا فقط یکی؟ چرا؟ چون آنها، تنها و یکتا پسر خدا در آن زمان هستند. چون فقط پسر خدا، یک استاد واقعی، بودای واقعی، مسیح واقعی، می تواند این قدرت خدایی اصیل بی حد و حصر را در وجود خود جای دهد تا آن را بواسطه رحمت خداوند بین افرادی که به آنها ایمان دارند تقسیم کند به رحمت خدا به آنها ایمان دارند تقسیم کند افرادی، که بواسطه آنها به خدا ایمان میاورند.چون آنها هم مثل خدا هستند. خب، تقریبا. وقتی که او در بدن فیزیکی است، مسلماً مثل وقتی نیست که او خداوند در بهشت است. به همین دلیل است که عیسی گفت: "من اینجا هستم. پس چرا هنوز درباره خدا سوال میکنید؟" چون او می داند که او تجسم خداوند است. او بیش از ۹۰ درصد از قدرت خدا در این جهان را در خود جای داده است. هیچ کس دیگری نمی تواند این کار را کند. هیچکس نمیتواند تمام آن قدرت را در خود جای دهد، مگر پسر خدا. بنابراین، پسر خدا، یگانه است. ازاینرو، خدا او را هر از گاهی میفرستد، تا زمانی که آن دوره به پایان برسد، تا زمانی که تمام اجرهای مردم روی زمین تمام شود.به همین دلیل است که حتی اگر من درد میکشم و تلاش میکنم همه مردم، همه روحها را نجات دهم، اما اگر برخی موفق نشوند، میدانم دلیلش آن است که این اجر را ندارند. همه آنها به اندازه کافی اجر، ایمان و اخلاقیات کافی ندارند که بتوانند پسر خدا را در آن دوره زمانی خاص ملاقات کنند. پسر خدا هم میتواند به زمین بیاید، و همچنین با هویتی مخفی، حتی زیر چتر پادشاه یا در ظاهر ملکه. اما آنها ۱۰۰% نیستند. آنها مثل تجلی واقعی پسر خدا، ۱۰۰% نیستند، مانند (حضرت) عیسی نیستند، برای مثال. مانند بودا، مانند حضرت ماهاویرا، و غیره...حتی پسر خدا میتواند بدنهای تجلییافتهای دیگر زیادی داشته باشد تا کارهای مختلفی را در سیاره خاص انجام دهد. مثلاً، پسر خدا میتواند ملکه یک کشور، پادشاه کشور دیگر یا رئیسجمهور آن کشور، یا نخستوزیر کشور دیگری باشد. اما آنها جسم های تجلییافته دیگری هستند برای انجام کارهای مختلف. چون اگر پسر خدا تنها باشد، فقط یک نفر، بدون توزیع قدرت به بدنهای دیگر، کار کمی میتواند انجام شود. بنابراین، مانند آنچه در «سوترای نیلوفر» آمده است، بودا گفت که بودیساتوا کوان یین میتواند به مقام های مختلفی تجلی کند تا به مردم کمک کند، حتی در ادارات دولتی، حتی در خانهها یا حتی بعنوان یک دختر یا پسر باکره. بستگی به این دارد که هر کس به چه کمکی از بودیساتوا کوان یین نیاز دارد.حتی برای دیدار با بدنهای دیگرِ پسر خدا که تجلی یافته اند، باید اجرهای خیلی زیادی داشته باشید که در طول بسیاری از زندگیها یا اعصار بسیار زیادی از زندگیها جمعآوری شد. زیرا آن بسیار دشوار است. مثلاً روی این سیاره، برای مردم دشوار است که روی خدا تمرکز کنند. حتی در روح، باوجود اینکه خدا در درون ما ساکن است، بندرت می توانیم با خدا مرتبط شویم، چون ما بیش از حد مشغولیم. ما همیشه بیرون هستیم به همین دلیل بودا گفت: "شما باید به درون بروید، به روح خودتان گوش دهید." متد کوان یین، این متد بدون متد، روشی است که با آن میتوانید به درون خود بروید و به روح خود گوش دهید، اگر قدرت حقیقی که توسط یک استاد حقیقی به شما منتقل میشود را داشته باشید. استاد واقعی همچنین می تواند استادان دیگری داشته باشد، شبیه به بدن های دیگر. و شما آنها را انسان-خدا یا استاد مینامید: «مهاراجی»، «گورو جی».خیلیها، خودشان را بعنوان ساتگورو معرفی می کنند. "سات" به معنای حقیقت، "گورو" به معنای استاد. استادان واقعی نادر هستند. حتی یک استاد حقیقی تجلییافته دیگر از استاد حقیقی، یعنی یک پسر واقعی خدا هم بسیار نادر است. نه اینکه شما بتوانید آنها را همه جا در اینترنت ببینید، که در مورد هر چیزی صحبت می کنند، مارها و موش ها و مجسمه ها یا هر چیز دیگری را می پرستند. آنها واقعی نیستند. آنها فقط می دانند چگونه صحبت کنند. آنها فقط کتاب می خوانند. آنها قدرتی ندارند که به شما بدهند.ممکن است پیروان زیادی داشته باشند چون برای شهرت کارهای خیریه انجام میدهند یا میدانند چگونه سخنرانیها و کارهای خود را تجاری کنند و لباسهای باوقار میپوشند و اینگونه چیزها. شما هرگز نمی دانید. پشت آنها، پشت آن لباس یا رفتار باوقار، ممکن است کودکان را مورد آزار قرار دهند، مثل مورد تران تام و خیلی از کشیشهای دیگر در نظام کاتولیک. شما امروزه دیگر اینها را میدانید. میتوان آنرا در سراسر دنیا خواند. در همه جا می توانید تمام این داستان های وحشتناک و جهنمی را از کشیش ها و حتی راهبان بخوانید. و همچنین راهبهها.من متوجه شدهام که، بهعنوان مثال تران تام متد من را کپی کرده است، برای متد تو خالی خودش – بدون برکت، بدون قدرت، هیچ چیز، فقط شر، یک نیروی شیطانی درونش. به همین دلیل است که او باعث پژمرده شدن و مرگ افرادی میشود که دوستشان دارد و اطراف خودش نگه میدارد. جوانانی که او میخواهد آزار بدهد یا قبلاً آزار داده است، پژمرده میشوند و میمیرند، همانطور که در برخی از نامههایی که به شما ارسال کردهاند ذکر شده است. آنها این نامهها را مستقیماً به من ارسال نکردند. نمیتوانستند. من اجازه نمیدهم. اما برای شما ارسال شد و سپس شما آن را پردازش کردید و آن را در "حرف دل" گذاشتید. من هم مثل همه شما اولین بار است که آن را می خوانم.آنها مستقیماً به من چیزی نمیگویند. نامهها مستقیماً از طریق من عبور نمیکنند، چون من کارهای زیادی برای انجام دارم. اگر همه نامه ها را مستقیم دریافت کنم، امکان پذیر نیست. میتوانم یک به یک پاسخ دهم. اما من نمی توانم همه نامه ها را دریافت کنم و همه آنها را پردازش کنم. چگونه؟ و بهویژه من باید از خطر، از ریسک، از افراد بد، از این باندهای شیطانی مدام فرار کنم.این دنیا باندهای شیطانی دارد. نه فقط فیزیکی، بلکه معنوی هم. آنها معنوی نیستند. فقط این که در حوزه معنوی، آنها میتوانند کارمای شاگردان را بگیرند – که من باید آن را درون خودم بگیرم – و از آن برای سوءاستفاده از من، ایجاد مشکلات زیاد، تهدید کردن من، حتی جان من و انواع چیزهای دیگر استفاده میکنند.اما متوجه شدم که آنها متد من را دزدیدند، ولی در مورد آن بسیار خوب صحبت میکنند، با استفاده از کلمات باشکوه که قبلاً نمیدانستم آنرا کمی تغییر دادهاند. آنر کمی تغییر دادند تا متفاوت بنظر برسد. اما آنها هر کلمه ای را از من دزدیدند و خودشان را بسیار باشکوه جلوه میدهند. حتی برای اینکه به چند نفر از جایی جواب بدهند و می گویند: "ای گوروی باشکوه، کل اروپا را روشن کن." چنین چیزهایی! فقط به یک سوال احمقانه پاسخ میدهند، سوال معمولی که حتی شاگرد پنج ساله من میتواند بگوید. اما آنها آن را بسیار باشکوه، بسیار بزرگ، بسیار عالی جلوه میدهند و حتی خود را استاد بزرگ مینامند! «دای مینه سو!» فلان و بهمان. اوه. شرم ندارند. اما، مسلمه، آنها شرم ندارند. آنها میتوانند در مورد هر چیزی صحبت کنند، دروغ بگویند یا غیرمنطقی باشند، که شما فوراً میتوانید آن را ببینید. حتی نیاز نیست که من برایتان توضیح دهم.اما برخی از مردم، آنقدر نادانند که حتی نمی توانند آن را ببینند! به این شکل، او آن افراد را جذب می کند و سپس از آنها برای آسیب رساندن به شاگردان من استفاده می کند. بعضی [شاگردان] که بی گناه و آسیب پذیرند. چون آنها اعتماد میکنند. زیرا آنها می دانند که شاگردان من صادق و قابل اعتماد هستند. آنها نمی دانستند بعضی ها شاگرد نیستند، فقط وانمود می کنند که شاگرد هستند. میآیند، متد را میدزدند، صحبتهای من را میدزدند، آموزههای من را میدزدند و آن را مال خود میکنند تا مردم را برای سود مالی و شهرت خودشان فریب دهند.Photo Caption: تشکر از فرشته های باغچه، بخاطر زیبایی با درخشش لطیف خاصآماده برای روزهای سخت، وگان باشید، صلح را حفظ کنید، دعا و مدیتیشن کنید ۶ از ۱۲
2024-11-17
جزئیات
دانلود Docx
بیشتر بخوانید
من هرگز نمیگویم به پول نیاز دارم. برای چه چیزی به پول نیاز داشته باشم؟ من قادر به کسب درآمد خودم هستم. و آنچه را که میتوانیم پسانداز کنیم، آن را به افراد فقیر، به نیازمندان در همه جای دنیا، یا به افراد شایسته میدهیم تا به آنها کمک کنیم تا موسسه خیریه، پناهگاه خود را پیش ببرند، یا برای مردم و اشخاص ـحیوان گرسنه غذا بخرند. من چیزی را برای استفاده شخصی خودم نگه نمیدارم. چرا به چیزی نیاز داشته باشم؟ برای زندگی به چیزهای زیادی نیاز ندارید، فقط دو سه دست لباس و غذای ساده.یک حرف دل از یکی از برادرانتان خواندم که او یک استاد هنرهای رزمی است. او حتی میتواند یک میله آهنی ضخیم و بزرگ را تنها با قدرت خود با استفاده از فنون «دانتین» با شکم خود خم کند. و او فقط برنج سفید و کمی قاصدک وحشی میخورد، سبزیهای ساده یا وحشی، سبزیجات واقعاً سبز رنگ، و کمی بادامزمینی برشته. همین. و او همچنان ادامه می دهد. حداقل به مدت دو سال، زمانی که او از آولاک (ویتنام) دور بود، فقط همان را میخورد. و او همچنان به آموزش شاگردانش ادامه می دهد و و قدرتش را با خم کردن میله آهنی به همان صورت نشان میدهد فقط از طریق عضلات شکم. اما این فقط عضله نیست. آنها نوعی (انرژی) چی مخفی دارند. بدن ما انرژی مخفی، نیروی حیات دارد. ما میتوانیم آن را جمعآوری کرده و به عنوان قدرت استفاده کنیم.