جزئیات
دانلود Docx
بیشتر بخوانید
من یک رویای شفاف دیدم یک محل باز همچون ساحل یا چیزی شبیه به این دیدم. دیدم که مردم در کنار ساحل لباس زمستانی پوشیده بودند، و با اینکه زمستان بود، خیلی گرمشان بود و بسیار عرق می ریختند. آنها با نگاهی بی هدف و سردرگم، همینطور در جهات مختلف راه میرفتند. هر بار افراد بیشتری می آمدند، تا اینکه دیگر امکان راه رفتن وجود نداشت. چند چهره آشنا نیز دیدم، حتی دوستانی از دوران کودکی ام. حرکت کردن یا راه رفتن سخت بود، ولی من میتوانستم بپرم و سریعتر راه بروم. حتی یک خودرو داشتم و از کنار آنها رد میشدم و کل صحنه را تماشا میکردم. چهره افرادی را که مدتی قبل در مورد وگانیسم و تغییرات اقلیمی با آنها صحبت کرده بودم ولی آنها حرف های مرا مسخره کرده بودند، شناختم. حالا آنها در آنجا بودند، که به نوعی جهنم بود.وقتی به یکی از دورترین نقاط رسیدم و در حال صحبت با یک زن بودم، استاد را در مقابلم دیدم که بسیار زیبا و درخشان بودند. حس کردم که شانه راست مرا گرفتند تا سرم را بر شانه شان بگذارم. آن موقع زیباترین حس را داشتم. عشق استاد را حس کردم و قلبم مملو از عشق شد. در همان زمان، در آن لحظه، دستم روی دست آن زن قرار گرفت، متوجه شدم که چطور از طریق ارتباط ما با استاد و عشق ایشان این عشق به دیگران نیز میرسد. گویی دست استاد را گرفته بود تا نجات یابد.من با این خواب متوجه شدم که تغییرات اقلیمی در حدی ما را تحت تأثیر قرار میدهند که در هوای فصول مختلف، احساسات متضادی را تجربه میکنیم. همچنین متوجه شدم که جمع شدن افراد در آن مکان، نشانگر تعداد افرادی بود که به دلیل تغییرات اقلیمی می میرند.وگان = بهترین راه برای متوقف کردن تغییرات اقلیمی.وگان: بهترین فعال محیط زیست برای توقف تغییرات اقلیمی.هرکدام از شاگردان استاد، تجربه های معنوی درونی مشابه، متفاوت یا بیشتری دارند و/ یا برکات دنیوی دارند؛ اینها فقط نمونه هایی هستند. معمولا ما آنها را، بخاطر توصیه استاد، با کسی درمیان نمی گذاریم.برای دانلود رایگان تجربیات بیشتر لطفا از این سایت دیدن فرمایید SupremeMasterTV.com/to-heaven