جزئیات
دانلود Docx
بیشتر بخوانید
یکی بود یکی نبود، کشوری بود به نام "تیان آن." "پادشاه تیان آن" شاهزاده ای نداشت اما فقط شاهدختی داشت به نام "نگاک دان،" و امروز تولد ۱۶ سالگی او بود. پادشاه با علم به اینکه پیر و ضعیف می شد، می خواست سلطنتش را به شاهدخت "نگاک دان" واگذار کند. اما "نگاک دان" فقط به تفریح علاقمند بود، نه به امور دربار سلطنتی. بنابراین شاه بسیار نگران بود و تصمیم گرفت از یک یوگی مشورت بگیرد.